ادامه جوکهای منتخب
# جدیدترین رمان عشقی قزوین منتشر شد: خسرو و فرهاد.
# یه ترکه می ره لامپ مهتابی بخره، داخل مغازه می شه ولی چون نمی دونست چی بگه، می گه: ببخشین حاج آقا، لطفا ? متر لامپ بدین.
# فناوری نیروی هسته ای و پیروزی غرور آفرین دانشمندان توانمند ایرانی در زمینه بهره برداری صلح آمیز از انرژی هسته ای رو بی خیال.... خودت چطوری؟؟
# لره از دهشون اومده بوده تهران رانندگی یاد بگیره.
جلسة اول از معلمش می پرسه:
این چراغ رنگیه چیه؟!
یارو میاد سرکارش بگذاره،
میگه: این چراغ راهنماییه؛
وقتی سبزه یعنی اهل تهران برن،
وقتی زرده شهرستانیها و قرمز هم مال لراست!
خلاصه این جریان میگذره و لره هم امتحان میده و قبول میشه،
روز اول میشینه پشت ماشین و میرسه به چراغ قرمز و خوب طبعاً رد میکنه.
افسره داد میزنه: راننده پیکان، بزن کنار!
لره سرشو از پنجره میاره بیرون، داد میزنه: لـُــرُم... مـــا لـُـــرُم!!
افسره یک نگاه میندازه، میگه: باشه بابا...برو...برو.
# پسره تو خیابون به دختره میگه بخورمت دختره شاکی میشه پسره میگه ناراحت نشو میخواستم بعد از چند وقت یک گهی خورده باشم.
# به ترکه میگن یه موجود نام ببر! میگه: یخ!
میگن یخ که موجود نیست!
میگه: پس همه جا نوشتن یخ موجود است.
# ترکه زنگ میزنه ??? میگه آقا پدال گاز و پدال ترمز و پدال کلاچ و فرمون و دنده رو دزدیدن! پلیس میگه آقا شما ترکی؟ میگه آره. میگه برو صندلی جلو بشین.
# یه ترکه میمیره. شب اول قبر ?? تا فرشته میان سراغش. ?تاشون سوال می کردن... ?? تاشون حالیش می کردن.
# یکی رو می خواستند اعدام کنند ازش می پرسند اقا اخره عمرته حرفی چیزی نداری طرف میگه نه شروع می کنند می بندنش به جرثقیل وقتی می برنش بالا دست و پا می زنه به اینکه حرف دارم میارنش پایین ازش می پرسند چی شده بابا تو که گفتی حرف نداری برگشت به دوستش گفت محسن خونتون از اینجا معلومه.
# ترکه رفته بود زیارت امام رضا . بعد از زیارت دستش را برای احترام روی سینه اش گذاشت و عقب عقب آمد بیرون. یه دفعه دید که خورده به یه چیزی . نیگاه کرد ، دید که یه تابلو است و روش نوشته: تبریز 5 کیلومتر.
# سه تا ترک میرن دزدی- صابخونه بیدار میشه و دزدا میرن هر کدوم تو یه گونی قایم میشن!صابخونه میاد و به گونی اول لگد میزنه..صدای نون خشک در میاره! به دومی لگد میزنه .. صدای گردو در میاره! به گونی سوم لگد میزنه ... هیچ صدایی در نمیاد..دویاره محکمتر لگد میزنه... باز صدا نمیده!؟ دفعه سوم که لگد میزنه ترکه با عصبانیت میاد بیرون میگه بابا ..آرده ، آرد ..آرد صدا نداره میفهمی.